رجعت از نگاه قرآن
اشاره
باور به رجعت، كه يكي از اعتقادات شيعه است، در طول تاريخ پُر فراز و فرود خود، همواره مورد توجه پژوهشگران عرصة دين بوده است.
بدون ترديد، بررسي و تحليل بيشتر اين اعتقاد، ميتواند حقايق افزونتري را فراروي علاقهمندان قرار دهد؛ به ويژه آن كه شيعه معتقد است، علاوه بر رواياتي كه در اين زمينه در دست است، آيات قرآن نيز دليلي بر حتمي بودن تحقق اين باور به شمار ميآيد و آيات قرآن، گنجايش بحثهاي روزآمد و نو را همواره به عنوان اصلي اساسي براي خود حفظ كرده است.
در اين نوشتار، ميكوشيم با بهره مندي از زلال معارف پيشوايان معصوم: و بزرگان دين، براي روشنتر ساختن باور رجعت به وسيلة آيات نوراني قرآن،گامي، هر چند كوتاه به جلو برداريم.
پيشدرآمد
پيش از هر سخن، بايسته است معناي لغوي و اصطلاحي رجعت را توضيح دهيم.
امام رضا (عليه السلام) و نرمش قهرمانانه در برابر طاغوت
»نرمش قهرمانانه» اصطلاحي است كه رهبر انقلاب با استفاده از آن در يك سال گذشته، طراحي و هدايت استراتژي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را در مواجهه با كشورهاي ۱+۵ در موضوع پروندهي هستهاي مشخص كردهاند. پيش از اين نيز ايشان در سال ۱۳۷۵ و در ديدار با مسئولان وزارت خارجه و نمايندگان سياسي كشور، عرصهي ديپلماسي را «ميدان نرمشهاي قهرمانانه» خوانده بودند،
اما اين تعبير را اولينبار براي تدبير امام حسن عليهالسلام و پذيرش صلح در برابر معاويه به كار برده بودند و آن را «پرشكوهترين نرمش قهرمانانهي تاريخ» نامگذاري كرده بودند
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
ماجراي زدن خاكريز
ماجراي زدن خاكريز در اوّلين شب، كه من هم به عنوان نيروهاي تأمين لودر درآن شركت داشتم، به اين صورت بود كه عصر براي گرفتن خبر شخصاً به ايستگاه دوازده مراجعه كردم و پس از صحبت با برادر لاردو از موضوع زدن خاكريز اطّلاع پيدا كردم. از ايشان اجازه گرفتم كه امشب در عمليات زدن خاكريز من هم حضور داشته باشم كه ايشان هم قبول كرد.
در حدود ساعت هشت و نيم شب پس از رسيدن به خط مُطّلع شدم بچّه ها جلو رفته اند و مجبور شدم به تنهايي فاصلۀ
خط تا خاكريزها را طي كنم.
بچّه ها درگيري با عراقيها را آغاز كرده بودند و عراقيها نيز متوجّه حضور شان شده و به سوي آن ها و نيز بر روي كانال كه قبلاً از وجود آن مطّلع شده بودند، با انواع كاليبرها و سلاح هاي انفرادي آتش گشوده بودند.
سينه خيز و هر زمان كه آتش سبك بود با دويدن خود را به جلو مي كشيدم تا بالاخره به نزديك خاكريز رسيدم. طول خاكريزها در حدود ده، دوازده متر و در دو رديف تقريباً موازي هم و احتمالاً قبل از شروع جنگ ساخته شده بودند.
بیسیم چی شهیدآقا مهدی باکری
بیسیم چی(1 )
بسم الله الرحمن الرحیم
در اوایل جنگ پایگاه مالک اشتر در محله ما بود که سلاح برنو را
آموزش می دادند. وقتی برادرم در اوایل سال 60 به شهادت رسید در
اواخر آن سال هم من برای آموزش به خاصبان رفتم بعد با گردان بعثت
به فرماندهی کریم فتحی راهی اهواز شدیم. از اهواز به امیدیه رفتیم و
آموزش هایی دیدیم و سپس دوباره به اهواز برگشتیم و برای عملیات
بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر آماده شدیم. دو روز قبل از شروع
مرحله اول عملیات، ما را به مدرسه براتی در اهواز بردند. در آنجا
مصطفی الموسوی برای ما صحبت کرد و گفت: رزمنده مخابرات باید
سه ویژگی و خصوصیات را داشته باشد:
اول اینکه راز دار باشد، بعد خونسرد و سوم اینکه توجیه درسش را بلد
باشد. سپس نحوه مکالمه دستور کار را گفت و نامم را حامد گذاشت.
هديه شهيدي به مادرش/شهيد محمد معماريان، از زبان مادرش
سال 1367، ماه محرم
دو سال از شهادت محمد مي گذشت. مادر بر اثر سانحه اي دچار شكستگي پا شد و خانه نشين. ايام محرم بود، اما مادر نمي توانست مثل هر سال در كارهاي مسجد شريك باشد. روز هشتم محرم. مادر ديگر طاقت نياورد و به هر سختي بود راهي مسجد شد و همراه ديگران براي شام عزاداران، سبزي پاك كرد. فردا هم همين طور. شب عاشورا بود و مادر گوشة مسجد نشسته بود و همراه روضه خوان و مردم عزاداري مي كرد كه دلش شكست. رو كرد به حسين فاطمه(ع) و عرض كرد: يا امام حسين(ع)، اگر اين عزاداري من مورد قبول شماست لطفي كنيد تا اين پاي من خوب شود؛ تا فردا كه براي كار كردن مي آيم نخواهم از ديگران كمك بگيرم. آقا، اگر پايم خوب شود مي روم توي آشپزخانه و تمام ديگ هاي غذا را مي شويم. مادر آمد خانه و خوابيد. سحر كه بيدار شد، هنوز دردمند بود و خسته. نماز صبحش را خواند، رو كرد به كربلا و گفت: آقاجان، صبح آمد و پاي من هنوز خوب نشده... با آقا نجوا مي كرد كه دوباره خوابش برد. خوابي پربركت كه هم مادر را بهره مند كرد و هم حالا كه بيست سال از آن سحر مي گذرد، ديگران را.
خاطرات رزمندگان گردان ليلة القدر )مخابرات( لشكر 31 عاشورا در دفاع مقدس
دفتر انشاء
خب بچه ها، حضور و غياب تمام شد، دفترهاتون رو درآريد و انشاتونو
بخونيد.
علي بگو ببينم، موضوع انشاء اين هفته چي بود؟
آقا درباره هفته دفاع مقدس.
خوب، بيا اول خودت بخون، بعد بچه ها يكي يكي ميآن و مي خونن.
بچه ها ساكت! خوب گوش كنين و نظرتون رو درباره انشاء علي بگين،
درواقع نقدش كنين و هر كس خوب نقد كنه، در امتحان يك نمره بهش
اظافه خواهم داد.
علي آمد پاي تخته سياه و رو به بچه ها ايستاد و پس از شروع با نام خدا
* فلسفه و هدف رجعت *
يكي از مباحث مربوط به رجعت، چرايي و فلسفهي آن است. هيچ حادثهاي در اين عالم بدون هدف و غايت نيست ولي ممكن است بشر با محدوديتي كه دارد هرگز علت و فلسفهي آن را درك نكند. خود ائمهي اطهار(عليهم السلام) به بعضي از اهداف و حكمتهاي رجعت اشاره نمودهاند.
1- ذلّت كفّار و منافقين و عزّت مؤمنين
رجعت روز تجلّي و مظهر عدالت الهي است كه همزمان با ظهور عدالت گستر جهاني امام مهدي (عليه السلام) محقق ميشود و از ظالماني كه عالم را پر از ظلم و جور نمودهاند، انتقام گرفته ميشوددر اين مورد به رواياتي از ائمه اطهارعليهم السّلام اشاره ميكنيم:
يكي از سؤالاتي كه درباره حضرت فاطمه معوصمه(سلام الله عليها) مطرح ميشود اين است كه چرا اين بانوي بزرگوار را كريمه اهل بيت مينامند، مركز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم اين چنين به اين سؤال پاسخ ميدهد
دعاي خيرامام هادي عليه السلام
* مقام علمي
حضرت معصومه *
نقل شده كه روزي جمعي از شيعيان،
به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام كاظم عليه السلام در مسافرت بود، پرسش
هاي خود را به حضرت معصومه عليهاالسلام كه در آن هنگام كودكي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي
بار ديگر به منزل امامعليه السلام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار،
پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام عليه السلام برسند، غافل از اين كه
حضرت معصومه عليهاالسلام جواب پرسش
ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه كردند، بسيار خوشحال شدند و پس از
سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترك گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي
بن جعفر عليه السلام مواجه شده،
ماجراي خويش را باز گفتند. وقتي امام عليه السلام پاسخ پرسش ها را مطالعه كردند، سه بار فرمود: پدرش فدايش.
|