1ـ روزه; درباره روزه مستحبّى در این ماه
بسیار تأکید شده است. رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) این ماه را روزه
مى گرفت و آن را به ماه مبارک رمضان وصل مى کرد.(1)
روایات فراوانى درباره روزه ماه شعبان وارد شده است که مختصرى از آنها را نقل مى کنیم:
الف) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خداست; هر کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد، من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر کس، دو روز از آن را روزه بگیرد، خداوند گناهان گذشته اش را مى آمرزد و هر کس که سه روز روزه بدارد، به او گفته مى شود (از گناهان پاک شده اى) اعمالت را از ابتدا شروع کن».(2)
ب) از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که چون ماه شعبان داخل مى شد، امام زین العابدین(علیه السلام) اصحاب خود را جمع مى کرد و مى فرمود: اى یاران من! مى دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمود: شعبان ماه من است پس براى محبّت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و براى تقرّب به پروردگار خود، این ماه را روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان على بن الحسین(علیهما السلام) در دست اوست سوگند یاد مى کنم که از پدرم حسین بن على(علیهما السلام) شنیدم فرمود: از امیرمؤمنان(علیه السلام) شنیدم که: هر کس ماه شعبان را براى محبّت به پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) و تقرّب به خداوند روزه بگیرد، خداوند او را دوست مى دارد و به کرامت خویش در روز قیامت نزدیک مى کند، و بهشت را بر او واجب مى گرداند.(3)
ج) صفوان جمّال مى گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: کسانى را که در اطراف و نواحى تو هستند به روزه در ماه شعبان وادار کن! گفتم: فدایت شوم آیا در فضیلت آن چیز مهمّى وجود دارد؟ فرمود: آرى، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هنگامى که هلال ماه شعبان را مى دید، فرمان مى داد که منادى در مدینه ندا دهد و بگوید: اى اهل یثرب! من فرستاده خدا به سوى شمایم; آگاه باشید که شعبان ماه من است، پس خداوند رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر این ماه (یعنى آن را روزه بدارد) سپس امام(علیه السلام) در ادامه فرمود: امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرمود: از زمانى که این سخن را از منادى رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) شنیدم، هرگز روزه ماه شعبان از من فوت نشد و تا زمانى که زنده ام نیز از من فوت نخواهد شد ان شاءاللّه.(4) (البتّه آنها که نمى توانند همه ماه را روزه بگیرند، خوب است هر مقدار را که مى توانند، روزه بگیرند).
2ـ طبق روایت امام صادق(علیه السلام) هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.(5)
3ـ هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، اَلْحَىُّ الْقَیُّومُ، وَ اَتـُوبُ اِلَیْهِ.(6)
از روایات استفاده مى شود که بهترین ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مثل آن است که در ماههاى دیگر هفتادهزار مرتبه استغفار کرده است.(7)
4ـ صدقه دادن و کمک به نیازمندان در این ماه فضیلت فراوان دارد. راوى مى گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: یابن رسول اللّه! بهترین اعمال در این ماه کدام است؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش مى دهد همچنان که شما شتربچّه اى را پرورش مى دهید، و در قیامت به صاحبش مى رسد، در حالى که به اندازه کوه اُحُد بزرگ شده باشد!(8)
در روایت دیگرى از امام رضا(علیه السلام) آمده است که صدقه در این ماه سبب نجات از آتش دوزخ است.(9)
5ـ صلوات بر پیامبر و آلش(علیهم السلام) در این ماه ثواب زیادى دارد. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: شعبان ماه من است، در این ماه بر من و آل من، بسیار صلوات بفرستید.(10)
6ـ در تمام این ماه، هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، وَ لانَعْبُدُ اِلاَّ اِیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ، وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)آمده است: کسى که چنین کند; در قیامت در حالى از قبرش خارج مى شود که چهره اش مثل ماه شب بدر (شب چهاردهم) مى درخشد.(11)
7ـ در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو رکعت نماز بگزارد; در هر رکعت بعد از سوره «حمد» صد مرتبه، سوره «توحید» را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد. در روایتى که امیر مؤمنان(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده، آمده است که هر کس این نماز را بگزارد خداوند هر حاجتى از حاجت هاى دینى و دنیوى که داشته باشد، برآورده سازد و هر کس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام کند.
در همین روایت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: در هر روز پنجشنبه از ماه شعبان، آسمانها را زینت مى کنند، و فرشتگان عرض مى کنند: خداوندا! روزه دارانِ این ماه را بیامرز و دعایشان را مستجاب گردان!(12)
8ـ در هر روز از ماه شعبان در وقت ظهر و در شب نیمه آن، این صلوات را که از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده بخواند:
روایات فراوانى درباره روزه ماه شعبان وارد شده است که مختصرى از آنها را نقل مى کنیم:
الف) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خداست; هر کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد، من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر کس، دو روز از آن را روزه بگیرد، خداوند گناهان گذشته اش را مى آمرزد و هر کس که سه روز روزه بدارد، به او گفته مى شود (از گناهان پاک شده اى) اعمالت را از ابتدا شروع کن».(2)
ب) از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که چون ماه شعبان داخل مى شد، امام زین العابدین(علیه السلام) اصحاب خود را جمع مى کرد و مى فرمود: اى یاران من! مى دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمود: شعبان ماه من است پس براى محبّت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و براى تقرّب به پروردگار خود، این ماه را روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان على بن الحسین(علیهما السلام) در دست اوست سوگند یاد مى کنم که از پدرم حسین بن على(علیهما السلام) شنیدم فرمود: از امیرمؤمنان(علیه السلام) شنیدم که: هر کس ماه شعبان را براى محبّت به پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) و تقرّب به خداوند روزه بگیرد، خداوند او را دوست مى دارد و به کرامت خویش در روز قیامت نزدیک مى کند، و بهشت را بر او واجب مى گرداند.(3)
ج) صفوان جمّال مى گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: کسانى را که در اطراف و نواحى تو هستند به روزه در ماه شعبان وادار کن! گفتم: فدایت شوم آیا در فضیلت آن چیز مهمّى وجود دارد؟ فرمود: آرى، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هنگامى که هلال ماه شعبان را مى دید، فرمان مى داد که منادى در مدینه ندا دهد و بگوید: اى اهل یثرب! من فرستاده خدا به سوى شمایم; آگاه باشید که شعبان ماه من است، پس خداوند رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر این ماه (یعنى آن را روزه بدارد) سپس امام(علیه السلام) در ادامه فرمود: امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرمود: از زمانى که این سخن را از منادى رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) شنیدم، هرگز روزه ماه شعبان از من فوت نشد و تا زمانى که زنده ام نیز از من فوت نخواهد شد ان شاءاللّه.(4) (البتّه آنها که نمى توانند همه ماه را روزه بگیرند، خوب است هر مقدار را که مى توانند، روزه بگیرند).
2ـ طبق روایت امام صادق(علیه السلام) هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.(5)
3ـ هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، اَلْحَىُّ الْقَیُّومُ، وَ اَتـُوبُ اِلَیْهِ.(6)
از روایات استفاده مى شود که بهترین ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند، مثل آن است که در ماههاى دیگر هفتادهزار مرتبه استغفار کرده است.(7)
4ـ صدقه دادن و کمک به نیازمندان در این ماه فضیلت فراوان دارد. راوى مى گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: یابن رسول اللّه! بهترین اعمال در این ماه کدام است؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند متعال، صدقه او را پرورش مى دهد همچنان که شما شتربچّه اى را پرورش مى دهید، و در قیامت به صاحبش مى رسد، در حالى که به اندازه کوه اُحُد بزرگ شده باشد!(8)
در روایت دیگرى از امام رضا(علیه السلام) آمده است که صدقه در این ماه سبب نجات از آتش دوزخ است.(9)
5ـ صلوات بر پیامبر و آلش(علیهم السلام) در این ماه ثواب زیادى دارد. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: شعبان ماه من است، در این ماه بر من و آل من، بسیار صلوات بفرستید.(10)
6ـ در تمام این ماه، هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، وَ لانَعْبُدُ اِلاَّ اِیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ، وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)آمده است: کسى که چنین کند; در قیامت در حالى از قبرش خارج مى شود که چهره اش مثل ماه شب بدر (شب چهاردهم) مى درخشد.(11)
7ـ در هر پنجشنبه ماه شعبان، دو رکعت نماز بگزارد; در هر رکعت بعد از سوره «حمد» صد مرتبه، سوره «توحید» را بخواند و پس از سلام، صد بار صلوات بفرستد. در روایتى که امیر مؤمنان(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده، آمده است که هر کس این نماز را بگزارد خداوند هر حاجتى از حاجت هاى دینى و دنیوى که داشته باشد، برآورده سازد و هر کس آن روز را روزه بدارد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام کند.
در همین روایت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: در هر روز پنجشنبه از ماه شعبان، آسمانها را زینت مى کنند، و فرشتگان عرض مى کنند: خداوندا! روزه دارانِ این ماه را بیامرز و دعایشان را مستجاب گردان!(12)
8ـ در هر روز از ماه شعبان در وقت ظهر و در شب نیمه آن، این صلوات را که از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده بخواند:
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ
مُحَمَّد، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ،
وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ
بَیْتِ الْوَحْىِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ
الْغامِرَةِ، یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها،
وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا، اَلْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ،
وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللاّزِمُ
لَهُمْ لاحِقٌ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ
مُحَمَّد، اَلْکَهْفِ الْحَصینِ،
وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ،
وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ،
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، صَلاةً
کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً، وَلِحَقِّ
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْل مِنْکَ
وَقُوَّة یا رَبَّ الْعالَمینَ، اَللّهُمَّ
صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّیِّبینَ الاَْبْرارِ
الاَْخْیارِ، اَلَّذینَ اَوْجَبْتَ
حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ،
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ
مُحَمَّد، وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنى
بِمَعْصِیَتِکَ، وَارْزُقْنى مُواساةَ
مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ، بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ
مِنْ فَضْلِکَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ
مِنْ عَدْلِکَ، وَاَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ، وَهذا شَهْرُ
نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ، شَعْبانُ
الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ، اَلَّذى
کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ
عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ، یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَقِیامِهِ،
فى لَیالیهِ وَاَیّامِهِ، بُخُوعاً لَکَ
فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ، اَللّـهُمَّ
فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ
بِسُنَّتِهِ فیهِ، وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ، اَللّـهُمَّ
وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً،
وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهْیَعاً، وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً،
حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى
راضِیاً، وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً، قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ
الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ،
وَاَنْـزَلْتَنى دارَ الْقَـرارِ، وَ مَحَـلَّ
الاَْخْیـارِ.(13)
9ـ مناجات شعبانیّه
به گفته عالم بزرگوار مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» این مناجات را امیرمؤمنان على(علیه السلام) و فرزندانش ـ علیهم آلاف التحیّة و السلام ـ در ماه شعبان مى خواندند.
از این تعبیر به خوبى روشن مى شود که این مناجات اهمیّت فراوان دارد که همه ائمّه معصومین(علیهم السلام) بر آن مداومت داشتند و مطالعه محتواى آن نیز گواه بر اهمیّت فوق العاده آن است و در واقع یک دوره عرفان اسلامى در بالاترین سطح در آن منعکس شده و اگر انسان مفاهیم این مناجات عظیم را در درون قلب و جان خود پیاده کند، مقامات طولانى سیر و سلوک الى الله را پیموده است.
آنچه مهم است دقّت در بندبند این مناجات و تعبیرات لطیف و عالى آن و سپس هماهنگ ساختن روح و فکر با این تعبیرات است.
از خدا مى خواهیم که همه ما را اهل این مناجات قرار دهد و از متخلّقان آن سازد.
به گفته عالم بزرگوار مرحوم «سیّد بن طاووس» در کتاب «اقبال» این مناجات را امیرمؤمنان على(علیه السلام) و فرزندانش ـ علیهم آلاف التحیّة و السلام ـ در ماه شعبان مى خواندند.
از این تعبیر به خوبى روشن مى شود که این مناجات اهمیّت فراوان دارد که همه ائمّه معصومین(علیهم السلام) بر آن مداومت داشتند و مطالعه محتواى آن نیز گواه بر اهمیّت فوق العاده آن است و در واقع یک دوره عرفان اسلامى در بالاترین سطح در آن منعکس شده و اگر انسان مفاهیم این مناجات عظیم را در درون قلب و جان خود پیاده کند، مقامات طولانى سیر و سلوک الى الله را پیموده است.
آنچه مهم است دقّت در بندبند این مناجات و تعبیرات لطیف و عالى آن و سپس هماهنگ ساختن روح و فکر با این تعبیرات است.
از خدا مى خواهیم که همه ما را اهل این مناجات قرار دهد و از متخلّقان آن سازد.
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاسْمَعْ
دُعائى اِذا دَعَوْتُکَ، وَاسْمَعْ
نِدائى اِذا نادَیْتُکَ، وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَیْتُکَ،
فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ، وَوَقَفْتُ بَیْنَ
یَدَیْکَ مُسْتَکیناً لَکَ، مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ، راجِیاً لِما
لَدَیْکَ ثَوابى، وَتَعْلَمُ ما فى
نَفْسى، وَتَخْبُرُ حاجَتى، وَتَعْرِفُ ضَمیرى، وَلا یَخْفى
عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبى
وَمَثْواىَ، وَما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى،
واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى، وَاَرْجُوهُ
لِعاقِبَتى(14)، وَقَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَىَّ یا سَیِّدى
فیما یَکُونُ مِنّى اِلى آخِرِ
، مِنْ سَریرَتى وَعَلانِیَتى، وَبِیَدِکَ لا بِیَدِ
غَیْرِکَ زِیادَتى وَنَقْصى،
وَنَفْعى وَضَرّى، اِلهى اِنْ حَرَمْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى
یَرْزُقُنى، وَاِنْ خَذَلْتَنى
فَمَنْ ذَا الَّذى یَنْصُرُنى، اِلـهى اَعُوذُ بِکَ مِنَ
غَضَبِکَ وَحُلُولِ سَخَطِکَ،
اِلـهى اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِل لِرَحْمَتِکَ، فَاَنْتَ
اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ
سِعَتِکَ، اِلهى کَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ،
وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلى
عَلَیْکَ، فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنى
بِعَفْوِکَ، اِلـهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى
مِنْکَ بِذلِکَ، وَاِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَلَمْ یُدْنِنى
مِنْکَ عَمَلى، فَقَدْ جَعَلْتُ
الاِْقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتى، اِلـهى قَدْ جُرْتُ
عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها،
فَلَهَاالْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها، اِلـهى لَمْ یَزَلْ
بِرُّکَ عَلَىَّ اَیّامَ حَیاتى، فَلا تَقْطَعْ
بِرَّکَ عَنّى فى مَماتى، اِلـهى کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ
نَظَرِکَ لى بَعْدَ مَماتى،
وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاَّ الْجَمیلَ فى حَیاتى، اِلـهى
تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ
اَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِکَ عَلى مُذْنِب قَدْ
غَمَرَهُ جَهْلُهُ، اِلهى قَدْ سَتَرْتَ
عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیا، وَ اَ نَا اَحْوَجُ اِلى
سَتْرِها عَلَىَّ مِنْکَ فى الاُْخْرى،
اِلهى قَدْ اَحْسَنْتَ اِلَىَّ اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَد
مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ،
فَلاتَفْضَحْنى یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى رُؤُسِ الاَْشْهادِ،
اِلـهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى،
وَعَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى، اِلـهى فَسُرَّنى بِلِقآئِکَ
یَوْمَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ
عِبادِکَ، اِلـهى إِعْتِذارى اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ
یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ،
فَاقْبَلْ عُذْرى یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ
الْمُسیئُونَ، اِلـهى لا تَرُدَّ حاجَتى،
وَلا تُخَیِّبْ طَمَعى، وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجآئى وَاَمَلى،
اِلـهى لَوْ اَرَدْتَ
هَوانى لَمْ تَهْدِنى، وَلَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعافِنى،
اِلـهى ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنى
فى حاجَة قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْکَ، اِلـهى
فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً
دآئِماً سَرْمَداً، یَزیدُ وَلا یَبیدُ، کَما تُحِبُّ وَتَرْضى،
اِلـهى اِنْ اَخَذْتَنى
بِجُرْمى اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ، وَاِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى
اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ، وَاِنْ
اَدْخَلْتَنىِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّکَ،
اِلـهى اِنْ کانَ صَغُرَ فى جَنْبِ
طاعَتِکَ عَمَلى، فَقَدْ کَبُرَ فى جَنْبِ رَجآئِکَ اَمَلى،
اِلـهى کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ
عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً، وَ قَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّى
بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنى
بِالنَّجاةِ مَرْحُوماً، اِلـهى وَ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى
شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ،
وَاَبْلَیْتُ شَبابى فى سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ، اِلـهى
فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِرارى
بِکَ، وَرُکُونى اِلى سَبیلِ سَخَطِکَ، اِلهى وَاَ نَا عَبْدُکَ
وَابْنُ عَبْدِکَ، قائِمٌ بَیْنَ
یَدَیْکَ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ، اِلـهى اَنـَا
عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ
اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائى مِنْ نَظَرِکَ،
وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ، اِذِ الْعَفْوُ
نَعْتٌ لِکَرَمِکَ، اِلـهى لَمْ یَکُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ
بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاَّ فى
وَقْت اَیْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِکَ، وَکَما اَرَدْتَ اَنْ
اَکُونَ کُنْتُ، فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالى
فى کَرَمِکَ، وَلِتَطْهیرِ قَلْبى مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ
عَنْکَ، اِلـهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ
مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ
فَاَطاعَکَ، یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ
المُغْتَرِّ بِهِ، وَیا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا
ثَوابَهُ، اِلـهى هَبْ لى قَلْباً یُدْنیهِ
مِنْکَ شَوْقُهُ، وَلِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ،
وَنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ، اِلـهى إنَّ
مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُول، وَمَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ
مَخْذُول، وَمَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ
غَیْرُ مَمْلُوک، اِلهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ
لَمُسْتَنیرٌ، وَاِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ
لَمُسْتَجیرٌ، وَقَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلـهى، فَلا تُخَیِّبْ
ظَنّى مِنْ رَحْمَتِکَ، وَلا
تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِکَ، اِلـهى اَقِمْنى فى اَهْلِ
وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا
الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ، اِلـهى وَاَلْهِمْنى وَلَهاً
بِذِکْرِکَ اِلى ذِکْرِکَ، وَهِمَّتى فى
رَوْحِ نَجاحِ اَسْمآئِکَ وَمَحَلِّ قُدْسِکَ، اِلـهى بِکَ
عَلَیْکَ اِلاَّ اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ
اَهْلِ طاعَتِکَ، وَالْمَثْوَى الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ،
فَاِنّى لا اَقْدِرُ لِنَفْسى
دَفْعاً، وَلا اَمْلِکُ لَها نَفْعاً، اِلـهى اَ نَا عَبْدُکَ
الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ، وَمَمْلُوکُکَ
الْمُنیبُ(15)، فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ
وَجْهَکَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ
عَفْوِکَ، اِلهى هَبْ لى کَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَیْکَ،
وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیآءِ
اِلَیْکَ، حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ
النُّورِ، فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ
الْعَظَمَةِ، وَتَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ
قُدْسِکَ، اِلـهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیْتَهُ
فَاَجابَکَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ، فَناجَیْتَهُ
سِرّاً، وَعَمِلَ لَکَ جَهْراً،
اِلـهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الاَْیاسِ،
وَلاَ انْقَطَعَ رَجآئى مِنْ
جَمیلِ کَرَمِکَ، اِلـهى اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ
اَسْقَطَتْنى لَدَیْکَ، فَاصْفَحْ عَنّى
بِحُسْنِ تَوَکُّلى عَلَیْکَ، اِلـهى اِنْ حَطَّتْنِى
الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ، فَقَدْ
نَبَّهَنِى الْیَقینُ اِلى کَرَمِ عَطْفِکَ، اِلـهى اِنْ
اَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَـنِ الاِْسْتِـعْدادِ
لِلِقآئِکَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ
آلائِـکَ، اِلـهى اِنْ دَعانى اِلَى النّارِ
عَظِیمُ عِقابِکَ، فَقَدْ دَعانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزیلُ
ثَوابِکَ، اِلـهى فَلَکَ اَسْئَلُ،
وَاِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَاَرْغَبُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ
عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ
تَجْعَلَنى مِمَّنْ یُدیمُ ذِکْرَکَ، وَلا یَنْقُضُ عَهْدَکَ،
وَلایَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ، وَلا
یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ، اِلـهى وَاَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّکَ
الاَْبْهَجِ، فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً،
وَعَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً، وَمِنْکَ خآئِفاً مُراقِباً، یا ذَا
الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ، وَصَلَّى
اللهُ عَلى مُحَمَّد رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ،
وَسَلَّـمَ تَسْلیماً کَثیـراً.(16)
این مناجات از مناجات هاى پرارزش ائمّه(علیهم السلام) است و
داراى مضامین عالیه اى است که در هر وقت حضور قلبى باشد، خواندن آن و فکر کردن در
مفاهیم آن، مناسب است.
1. اقبال، صفحه 684.
2. همان مدرک.
3. زاد المعاد، صفحه 47.
4. اقبال، صفحه 683 و مصباح المتهجّد، صفحه 825.
5. زادالمعاد، صفحه 49.
6. همان مدرک.
7. همان مدرک.
8. اقبال، صفحه 685.
9. زاد المعاد، صفحه 47.
10. همان مدرک، صفحه 49.
11. اقبال، صفحه 685.
12. همان مدرک، صفحه 688.
13. مصباح المتهجّد، صفحه 828 و اقبال، صفحه 687 (با اندکى تفاوت).
14. در اقبال «لعافیتى» آمده است.
15. در نسخه اقبال، «اَلْمَعیبُ» آمده است.
16. اقبال، صفحه 685 و بحارالانوار، جلد 91، صفحه 97 (با اندکى تفاوت).
2. همان مدرک.
3. زاد المعاد، صفحه 47.
4. اقبال، صفحه 683 و مصباح المتهجّد، صفحه 825.
5. زادالمعاد، صفحه 49.
6. همان مدرک.
7. همان مدرک.
8. اقبال، صفحه 685.
9. زاد المعاد، صفحه 47.
10. همان مدرک، صفحه 49.
11. اقبال، صفحه 685.
12. همان مدرک، صفحه 688.
13. مصباح المتهجّد، صفحه 828 و اقبال، صفحه 687 (با اندکى تفاوت).
14. در اقبال «لعافیتى» آمده است.
15. در نسخه اقبال، «اَلْمَعیبُ» آمده است.
16. اقبال، صفحه 685 و بحارالانوار، جلد 91، صفحه 97 (با اندکى تفاوت).