سـلام ، خـوش آمـدید
استفاده کنیدmozilla از
ساعت فلش مذهبی

 

b

امام حسن قبل از امامت

در دوران پیامبر(صلی الله)

امام حسن علیه السلام هفت سال از عمرش را در دوران پیامبر سپری کرد.1 امام حسن علاوه بر درک محضر پیامبر در بسیاری از حوادث دوران هجرت همراه ایشان بود، مانند حادثه مباهله. آن حضرت مشمول حدیث کسا و آیه تطهیر شد که از دلایل مهم بر عصمت آن حضرت است. علاوه بر آن همراه برادرش حسین در بیعت رضوان حاضر بود. امام حسن علیه السلام به همراه برادرش، امام حسین، بالای سر آن حضرت هنگام رحلت حاضر بود.[2]

در منابع شیعی و سنی روایات قابل توجهی درباره شأن و جایگاه امام حسن مجتبی(علیه السلام) نزد پیامبر اسلام(صلی الله) وجود دارد. براء گوید:





b

امام حسن قبل از امامت

در دوران پیامبر(صلی الله)

امام حسن علیه السلام هفت سال از عمرش را در دوران پیامبر سپری کرد.1 امام حسن علاوه بر درک محضر پیامبر در بسیاری از حوادث دوران هجرت همراه ایشان بود، مانند حادثه مباهله. آن حضرت مشمول حدیث کسا و آیه تطهیر شد که از دلایل مهم بر عصمت آن حضرت است. علاوه بر آن همراه برادرش حسین در بیعت رضوان حاضر بود. امام حسن علیه السلام به همراه برادرش، امام حسین، بالای سر آن حضرت هنگام رحلت حاضر بود.[2]

در منابع شیعی و سنی روایات قابل توجهی درباره شأن و جایگاه امام حسن مجتبی(علیه السلام) نزد پیامبر اسلام(صلی الله) وجود دارد. براء گوید: پیامبر(صلی الله) را دیدم که حسن بن علی روی دوشش بود و در آن حال می‌گفت: خدایا من دوستش می‌دارم، تو نیز او را دوست بدار.[3] در حدیثی دیگری وارد شده است که پیامبر(صلی الله) در حالی که حسن و حسین را بر پای خود نشانده بود فرمود: این دو پسران من و پسران دختر من هستند، خدایا من دوستشان دارم، پس تو نیز دوستشان بدار، و دوست بدار کسی را که آنها را دوست دارد.[4]

در حدیث دیگری نقل است که پیامبر(صلی الله) در شأن امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) فرمود: «حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت‌اند»؛[5] و نیز فرمود: «این دو فرزندم دو گل خوشبوی من از دنیا هستند؛»[6] «حسن و حسین (یا این دو فرزند من)[7] امام هستند خواه قیام کنند یا صلح کنند؛» «اگر عقل در مردی مجسّم می‌شد همانا حسن بود.»[8]

دوران خلفای سه‌گانه

گزارش‌هایی درباره اعتراض امام حسن به خلفای ثلاثه وجود دارد. به عنوان نمونه سیوطی در تاریخ الخلفا آورده است: «روزی امام حسن در سنین کودکی بر ابوبکر وارد شد؛ در حالی که وی بر فراز منبر سخن می‌گفت. حضرت بر او بانگ زد و با اعتراض بدو گفت: از منبر پدرم پایین بیا. ابوبکر در پاسخ گفت: به خدا راست گفتی، این منبر پدر توست نه پدر من.»[9]

همچنین درباره حضور امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) در جنگ‌های منتهی به فتح ایران اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از پژهشگران از جمله سید جعفر مرتضی عاملی قائلند، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) در این جنگ‌ها حضور نداشته‌اند و گزارش‌هایی که بنابر آنها امام حسن در جنگ با ایرانیان حضور داشته، مبنای تاریخی استواری ندارند.[10]

در انتقال خلافت از عمر به خلیفه بعدی و تشکیل شورایی که در نهایت به انتخاب عثمان انجامید، درخواست عمر از امام حسن(علیه السلام) برای حضور در این شورای شش نفره به عنوان شاهد، اهمیت بالایی دارد؛ این امر از سویی به جایگاه اجتماعی آن حضرت به مثابه یکی از اهل بیت پیامبر(صلی الله) اشاره می‌کند و از سوی دیگر، از موقعیت فردی وی نزد انصار و مهاجران خبر می‌دهد.[11]


زمانی که عثمان، ابوذر را به ربذه تبعید کرد دستور داد کسی او را مشایعت نکند و با او سخن نگوید، و امر کرد مروان بن حکم او را از مدینه بیرون کند. به همین دلیل، هنگامی که ابوذر از مدینه بیرون می‌شد کسی جرئت همراهی او را نداشت؛ با این حال، امام علی(علیه السلام) و برادرش، عقیل و حسن و حسین(علیهماالسلام) و عمار یاسر او را بدرقه کردند.[12]

در شورش مردم علیه خلیفه سوم، امام علی(علیه السلام) برای حفظ اسلام حسن و حسین(علیهما السلام) را به خانه خلیفه روانه کرد.البته منابع جزئیات این واقعه را متفاوت ذکر کرده‌اند.[13]

در زمان امامت حضرت علی(علیه السلام)

امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) همراه پدرشان در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان شرکت داشتند.[14]

جنگ جمل

هنگامی که ابوموسی اشعری فرماندار کوفه با فرستادگان امام علی(علیه السلام) برای مقابله با شورش داخلی (برپاکنندگان جنگ جمل) همکاری نکرد، امام علی فرزند خود امام حسن را به همراه عمار یاسر با نامه‌ای به کوفه اعزام کرد. آن حضرت با سخنرانی خود در مسجد کوفه توانست حدود ده هزار نفر را به میدان جنگ علیه ناکثین بکشاند.[15]

امام حسن قبل از جنگ جمل سخنرانی کرد[16] و امیرالمؤمنین وی را در این جنگ به میمنه (سمت راست) سپاه فرستاد.[17] برخی گفته‌اند که در این جنگ، حضرت علی(علیه السلام) به محمد حنفیه فرمود: این نیزه را بگیر و جمل [منظور شتر عایشه است که عده بسیاری در مقابل آن کشته شدند] را پی کن. محمد حنفیه رفت و از شدت تیرباران بازگشت. پس از او حسن نیزه را گرفت و شتر را پی کرد.[18]

جنگ صفین

در جنگ صفین هنگامی که امام علی  علیه السلام) رزم او را دید برای محافظت از جان او و برادرش حسین(علیه السلام)،دستور داد تا آنان را به عقب برگردانند. امام علی(علیه السلام) فرمود: «پسرانم را از جنگ باز دارید که از به خطر افتادن جان آن دو بیم دارم و می‌ترسم نسل رسول خدا(صلی الله) قطع شود».[19] در این جنگ، وقتی معاویه جنگیدن امام حسن را دید، کوشید تا وی را با وعده‌هایی از میدان به در کند. به همین منظور، عبیدالله بن عمر ـ فرزند کوچک خلیفه دوم را به میدان جنگ فرستاد تا امام حسن(علیه السلام) را با وعده خلافت از میدان به در کند. وقتی عبیدالله، امام مجتبی(علیه السلام) را مشغول کارزار دید، نزدیک رفت و گفت: «با تو کاری دارم». امام دست از جنگ کشید و نزدیک آمد. عبیدالله پیشنهاد معاویه را به امام رسانید. امام با تندی فرمود: گویی می‌بینمت که امروز یا فردا کشته خواهی شد، ولی شیطان فریبت داده و این کار را برایت زیبا نموده است تا روزی که زنان شام بر جنازه‌ات بگریند. به زودی خدا بر زمینت می‌زند و جنازه‌ات را با صورت به خاک می‌کشد. عبیدالله به سوی خیمه‌گاه بازگشت. معاویه با دیدن حالت او، خود به جواب پی برد و گفت: "او پسر همان پدر است".[20]

حضرت علی برای جلوگیری از وقوع فتنه و اختلاف بعد از جریان حکمیت، فرزندش امام حسن را فراخواند تا با سخنرانی و با بیان دلیل و برهان، واقعیت امر را بر مردم آشکار کند و امام حسن نیز چنین کرد.[21]

نامه سی و یکم نهج البلاغه وصیت نامه اخلاقی معروف امام علی(علیه السلام) به امام حسن(علیه السلام) است که در بازگشت از صفین در منطقه‌ای به نام "حاضرین" نوشته شده است.

منابع :

= 1محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن عبدالبر قرطبی، الاستیعاب، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵، ج۱، ص۳۸۴

= 2دیلمی، شیخ حسن، غررالأخبار و درر الآثار، قم، دلیل ما، ص۲۶۸

= 3بخاری، صحیح بخاری، ج۲، ص۴۳۲؛ سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، مکة المکرمة، ص۲۰۶.

= 4سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، مکة المکرمة، ص۲۰۷.

= 5سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، مکة المکرمة، ص۲۰۷.

= 6مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۷، ص۷۳؛ سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، مکة المکرمة، ص۲۰۷.

= 7المفید، الارشاد، ۱۳۸۰، ج۲، ص۲۷

= 8جوینی، فرائد السمطین، ج۲، ص۶۸

= 9سیوطی، تاریخ الخلفا، ص۸۰.

= 10ن.ک به: عاملی، جعفر مرتضی، تحلیلی از زندگی امام حسن مجتبی، ص۱۷۰.

= 11ابن قتیبه،الامامة والسیاسة، قاهره، ج۱، ص۳۰؛ ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۱؛ نیز نک: جوهری، احمد، السقیفه و فدک، سراسر کتاب؛ به نقل دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، ص۵۳۴.

= 12مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص۶۹۸.

= 13ابن قتیبه،الامامة والسیاسة، قاهره، ج۱، ص۴۰ به بعد؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷؛ مالقی، محمد، التمهید و البیان، ص۱۱۹، ۱۹۴؛ مقدسی، مطهر البدء و التاریخ، قاهره، ج۵، ص۲۰۶؛ عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، قم، ۱۳۶۳ش، ص۱۴۰ به بعد؛ به نقل دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، مدخل حسن(ع)، امام، ص۵۳۴.

= 14الامین، السید محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۷۰.

= 15جعفریان حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۱۲۴.

= 16المفید، الجمل، ص۳۲۷

= 17المفید، الجمل، ص۳۴۸.

= 18القرشی، موسوعة سیرة اهل البیت، ج۱۰، ص۴۰۳ پاورقی.

= 19قرشی، باقر شریف، الحیاة الحسن، ترجمه فخرالدین حجازی، ص۲۱۹.

= 20قرشی، باقر شریف، الحیاة الحسن، ترجمه فخرالدین حجازی، ص۲۱۸

= 21قرشی، حیاة الحسن، ص۲۴۵

سه شنبه 1395/4/1 0:56
مهدویت امام زمان (عج)
X